Fospice - مراقبت از حیوانات خانگی در حال مرگ
Fospice - مراقبت از حیوانات خانگی در حال مرگ

تصویری: Fospice - مراقبت از حیوانات خانگی در حال مرگ

تصویری: Fospice - مراقبت از حیوانات خانگی در حال مرگ
تصویری: نجات حیوانات از مرگ 😢😢 2024, ممکن است
Anonim

شش ماه پیش ، مگی می در یک پناهگاه عالی برای کشتن در لس آنجلس نشسته و منتظر نوبت مرگش بود.

خانواده اش او را در آنجا رها کردند و گیج بودند. یک تومور ، خام از جویدن ، به دم او حمله کرد. او بزرگتر بود ، بیمار بود و یک سگ کاملاً سیاه بود - سه حمله.

با وجود عوامل متعددی که علیه او کار می کنند ، نه فرزندخوانان بالقوه و نه نجاتگران نمی خواستند روی او سرمایه گذاری کنند ، تا اینکه افراد از لابرادور و دوستان راه افتادند و به چشمان او نگاه کردند. آنها چیزی را دیدند که قلب آنها را لمس کرد ، بنابراین او را کشیدند.

دم او برداشته شد تا بدترین تومور از بین برود ، اما دامپزشک به آنها هشدار داد که قادر به ترمیم مجدد همه آن نیستند. او مطمئن نبود که مگی چقدر وقت گذاشته است. بنابراین نیروهای امدادی تصمیم گرفتند به دنبال خانه ای برای مهمانسرا ("fospice") ، محل چالش برانگیزترین و حساس ترین مکان برای یافتن آن باشند.

آنها به دوستم کارن نزدیک شدند ، او با من تماس گرفت و نظر من را پرسید. کارن دارای فرزندان کوچکی در نزدیکی من است و به طور قابل توجهی نگران آوردن حیوان خانگی به خانه بود تا فقط در مدت زمان نامعلومی دوباره آنجا را ترک کند. ما در مورد جوانب مثبت و منفی بحث کردیم ، و به عنوان یک خانواده آنها تصمیم شجاعانه ای گرفتند که مگی یک بازنشستگی دوست داشتنی داشته باشد.

طی چند روز ، مگی دگرگون شد. کتش روشن شد ، سرش را بلند کرد و چشمانش روشن شد. کارن در مورد ساختن یک لیست سطل سگ برای مگی بحث و گفتگو کرد ، اما خیلی زود فهمید که لیست سطل مگی از قبل در حال انجام است: او می خواست مکانی برای احساس امنیت و دوست داشتن داشته باشد و آن را داشت.

او روی تخت های انسانی خوش آمد گفت ، و از آن استفاده کرد. علاوه بر دو خواهر و برادر انسانی خود ، او یک رفیق چهار پا داشت ، رامون ، که بلافاصله او را نیز برد. آنها بعد از ظهرها در خط حصار پرسه می زدند و به دنبال افرادی می گشتند که پارس کنند. هیچ کس نمی داند آیا مگی به آنها اخطار می داد یا به راحتی از بودن در خانه خبر می داد.

او اعتماد ، محبت و عشق را می شناخت. او در لحظه زندگی می کرد و لحظات خوبی بود.

هفته گذشته ، کارن متوجه کاهش وزن مگی شد. نفس کشیدن او کمی سریع به نظر می رسید. سفر به دامپزشک ، ترسناکترین ترس او را تأیید کرد: سرطان گسترش یافته بود و اکنون در ریه های او بود. هیچ کاری از عهده آنها بر نمی آمد.

خوب ، این کاملاً درست نیست. بعضی کارها هست که می توانید انجام دهید. همیشه وجود دارد. آنها داروهای ضد درد را شروع کردند ، و خانواده خود را برای آنچه که در آینده در انتظار بود ، فولاد کردند.

وقتی برای کمک به خداحافظی وارد آنها شدم ، در حالی که مگی کارن را از اتاق به اتاق دنبال می کرد تحت تأثیر قرار گرفت و با اعتماد کامل به او نگاه کرد. او می دانست که بیمار است و به دنبال کارن بود تا کاری را که باید انجام شود انجام دهد. درست بعد از غروب آفتاب ، در حالی که بچه ها و افرادش در کنار او بودند ، مگی آخرین انتقال را با آرامش و آرام انجام داد ، احاطه شده توسط عشقی که فقط شش ماه پیش از او دور شده بود.

ممکن است برخی بپرسند که چرا مردم برای سگی که قرار است به زودی بمیرد سرمایه گذاری می کنند؟ چرا مرگ این هفته در مقابل مرگ اوایل سال تفاوت ایجاد کرد. برای مگی و خانواده ای که فهمیدند عاشق شدن فقط یک روز طول می کشد و ایجاد تفاوت روزی طول می کشد ، هرگز سوالی پیش نیامده است.

"Fospice" چیز زیبایی است و من از داشتن این دوستان زیبا در زندگی ام بسیار افتخار می کنم.

تصویر
تصویر

دکتر جسیکا وگلسانگ

توصیه شده: