در سنگرها: قصه های واقعی از دامپزشکی اورژانس
در سنگرها: قصه های واقعی از دامپزشکی اورژانس

تصویری: در سنگرها: قصه های واقعی از دامپزشکی اورژانس

تصویری: در سنگرها: قصه های واقعی از دامپزشکی اورژانس
تصویری: حکایت بازرگان و عفریت: قصه های هزار و یک شب - شب اول تا سوم 2024, آوریل
Anonim

بوینگ… بوینگ… بوینگ football فوتبال کرکی سفید از تپه ای به تپه دیگر با سبیل های تند و آن دم کرکی و پنبه ای پرش می کند. بعد قرار است کجا برود؟ فقط لگومورف لنگش می داند. فقط یک ثانیه متوقف می شود تا بوی یک هویج آب دار و ترد را حس کنید ، اما به دلیل دندان تپنده و بیش از حد رشد نمی تواند نیش بخورد. لازم به ذکر نیست ، یک اثر مدفوع. اما آن لنگ می زند ، روی سه پا خوش شانس ، سریعتر و سریعتر سرگرم می شود تا اینکه قلبش از کنترل خارج می شود …

"دکتر. بلوم! دکتر بلوم! ما یک تریاژ STAT داریم! " چشمانم را برهم می زنم و ناگهان دیگر به فکر آن خرگوش نمی افتم. زمان تعویض دنده است. با عجله تیم تکنسین های من ، لباس خاکستری را پوشانده و در حال فشار آوردن به یک چنگک بسته که یک ماستیف بسیار بزرگ را در کنار خود نگه داشته ، زبان بیرون و خاکی پوشانده است. او پاسخگو نیست ، چشمانش چغندر قرمز است و زبانش رنگی ناسالم و ارغوانی دارد. گرچه او خیس است ، اما به اندازه اجاق گرم است.

بلافاصله ، مانند یک تیپ کاملاً آموزش دیده ، تیم من او را محاصره کرده است. آنها ماسک اکسیژن می زنند ، روی کاتتر IV کار می کنند و دمای او را می گیرند: این دما 107.5 درجه فارنهایت است (دمای متوسط یک سگ حدود 101 درجه است). من در بالای کشتی می ایستم و خواسته هایم را لیست می کنم. "جکی ، یک گلوکز و لاکتات خون دریافت کن. کارن ، یک بولوس LRS لیتری را از 999 شروع کنید. بهتر است ، یک کیسه فشار بگیرید. آنی ، چند حوله مرطوب تهیه کن!"

مواردی در حال پرواز ، کاتترهای IV استفاده شده ، کلاه و موارد سرنگ ، همراه با بوی تند الکل ایزوپروپیل است که به پاهای او پاشیده می شود. در هرج و مرج ، من بر وضعیت کلی او تمرکز می کنم. ذهنم می چرخد: دما او چیست؟ گلوکز خون او چیست؟ اوه ، فقط 53 است. این قند خون او است و 37 امتیاز خیلی کم است (متوسط سگ بین 90 تا 120 است).

"کری ، (بگذارید فکر کنم ، او حدود 100 پوند است ، یعنی 3 میلی لیتر در هر 10 پوند). به او 30 میلی لیتر 25 درصد دکستروز بدهید و کیسه بعدی خود را با 2.5 درصد سنبله بزنید. " نوار قلب او چگونه است؟ قلب او به طور غیر طبیعی و خیلی سریع می تپد. وضعیت انعقاد (توانایی لخته شدن خون) و عملکرد کلیه وی چگونه است؟

"آنی ، کیف های دستی و یک پروفایل CHEM 17 بگیرید. پیت ، یک چشم پزشکی برای من بگیر. " مردمک های سگ مشخص هستند. با خودم فکر می کنم خوب نیست ، زیرا این نشان دهنده تورم مغز است. آیا آن کبودی روی شکم او است؟ این نشان دهنده مشکلی است که وی می تواند خون خود را لخته کند. "خوب ، بچه ها ، او را به آرامی با حوله های مرطوب تا 103.5 درجه فارنهایت خنک کنید ، و سپس تلاش برای خنک کردن را متوقف کنید." صاحبان او کجا هستند؟

من میدان جنگ را ترک می کنم تا با صاحب چشم سرخ او به همان اندازه صحبت کنم. او با احساس گناه هیستریک است. او پس از حمام او را به درختی در حیاط پشتی بسته بست و به طرف مغازه دوید. فقط 30 دقیقه زمان داشت … خوب ، دوک پنج ساله وارد برنامه نشد. او به تلاش خود ادامه داد و با پنجه راه خود را به چین رساند تا در هر 30 دقیقه دلخراش به داخل برگردد ، تا جایی که سقوط کرد.

این آریزونا است. جولای است ساعت 6:05 عصر است.

"من فکر می کنم او در اینجا راه تشنج داشت." قطعاً خوب نیست.

من شروع به توضیح در مورد سوزش گرم بانوی ضعیف ، ادم مغزی ، DIC و نارسایی چند اندام و همه موارد بدی می کنم که اگر دوک تا دو روز آینده برای دوک اتفاق بیفتد ، اگر او این کار را تا صبح انجام دهد. یا حتی چند ساعت آینده برای آن موضوع. من قلباً خوش بین هستم اما باید با این صاحب واقع بین باشم. حتی اوج گیری را به بدبینی می کشاند. من می گویم: "او خیلی مخالف است" او پاسخ می دهد ، "او مانند فرزند من است ، لطفا او را نجات دهید."

سپس ، من باید گوریل 500 پوندی موجود در اتاق ، هزینه درمان را بیاورم. "من هر کاری که بتوانم انجام خواهم داد. لازم است شما بدانید که با تخمین دو تا سه روزه برای شروع ، انتقال های احتمالی پلاسما ، چندین صفحه خون ، کاتتر ادرار و مراقبت های ویژه. در حدود 4000 تا 5،000 دلار خواهد بود. " نفسم را بند می آورم؛ من می خواهم که او با هر قطعه از وجود من "بله" بگوید. او می گوید ، "فقط آن را انجام دهید."

این همان چیزی است که برای ادامه کار لازم داشتم. من به آی سی یو برگشتم. دمای Duke 101.7 درجه فارنهایت است. اولین لیتر مایعات داخل وریدی او کامل است و گلوکز خون او 78 است. چند سفارش دیگر فریاد می زنم ، متوجه نمی شوم که کمی فشار آور هستم ، اما امشب در حیوان ER ممنوع است. فشار خون او 95 میلی متر جیوه باشکوه است و قلب او با سرعت 110 ضربان در دقیقه مرتباً می لرزد. وای یک قهوه گرم و گرم بخورید. ساعت 7:40 بعد از ظهر است. یک شب طولانی می شود بعداً دوک را بررسی خواهیم کرد.

همانطور که به صفحه تریاژ نگاه می کنم ، لیست در حال رشد است:

  • زنجبیل ، ماده 3 ساله هاوانیز را عقیم کرد: استفراغ
  • شیخ تزو اختلال راکی ، یازده ساله: سرفه ، نارسایی احتقانی قلب
  • لیلی ، 16 ساله زن خانگی را کوتاه کرد: هماچوری

در مرحله بعدی ، سعی کنید یک سگ را به عنوان رادیوهای جان ، "من در راه هستم" در اینجا جان با یک Goldendoodle در یدک کش بر روی بند تسمه می آید. "این مروارید است. او فقط کیسه ای از شکلات تلخ بوسه های هرشی را خورد. من مجاز به استفراغ شدم. " من یک آزمایش فیزیکی بر روی توله سگهای روکش دار انجام می دهم. پسر ، آن سگها ناز هستند ، با خودم فکر می کنم. "بیایید 1.4 میلی گرم Apo IV به او بدهیم. ابتدا ابتدا یک قوطی کوچک غذای سگ به او بدهید ، زیرا این امر باعث استفراغ بیشتر او می شود. علاوه بر این ، لطفاً معلق نشوید ، زیرا وقتی خیلی عصبی نباشد ، استفراغ بیشتری خواهد کرد. از دور او را تماشا کنید."

این مرواریدهای خرد را سالها در مزرعه ، در سنگرها می آموزند. بیست ثانیه بعد ، بیرون آمد ، سه انبوه غذای سگ شکلاتی. بو خیلی شیرین نیست. درمان او کامل نیست. اگر او هر چقدر صاحب فکر می کند بلعیده باشد ، شب او در ER فقط شروع شده است.

یک استراحت 20 ثانیه ای انجام می دهم تا جرعه ای دیگر از قهوه ای را که کمتر گرم است بخورم. من دوباره به خرگوش دم-کرکی فکر می کنم - شاید من پای پرانتز او را شکاف دهم تا او بتواند خیلی کارآمدتر حرکت کند ، سپس من با احتیاط او را از سوراخ خرگوش دنبال می کنم تا ماجراجویی بعدی ما در Animal ER Wonderland

دکتر کارلی بلوم یک دامپزشک اورژانس در ققنوس ، آریزونا است. وی به مدت 15 سال به طور انحصاری طب اورژانس حیوانات کوچک را تمرین کرده است. او در حال حاضر در VETMED در ققنوس تمرین می کند.

توصیه شده: