فهرست مطالب:

وقتی دامپزشک واقعاً آن را اشتباه می کند
وقتی دامپزشک واقعاً آن را اشتباه می کند

تصویری: وقتی دامپزشک واقعاً آن را اشتباه می کند

تصویری: وقتی دامپزشک واقعاً آن را اشتباه می کند
تصویری: چه زمانی حیوان خانگیمون نیاز به مشاوره یا ویزیت دامپزشکی داره؟ 2024, دسامبر
Anonim

من در این وبلاگ ها بحث های زیادی را می بینم که در مورد تجارب منفی افراد با دامپزشکان به طعنه های طولانی مدت بدتر می شود. وقتی مقاله ای در مورد پرونده ای نوشتم که آنطور که می خواستم پیش نرفت ، من با آنها تماس گرفتم.

من یک روح بسیار بخشنده هستم من می دانم که مردم کامل نیستند و متأسفانه اشتباهاتی رخ می دهد. اشتباهات صادقانه ، انقطاع در ارتباطات ؛ این موارد وقتی اتفاق می افتد ، اتفاقات افتضاح و دلهره آور قلبی است ، هم برای مشتری و هم دامپزشک (یا حداقل دامپزشکان که من می شناسم). اما با این وجود اتفاق می افتد.

گاهی اوقات من هستم. گاهی اوقات آن شخص دیگری است. من گاهی اوقات حیوان خانگی را برای نظر دوم می بینم و خطا را تشخیص می دهم (که وقتی DVM دیگری کار را انجام داده است انجام آن آسان است و من می خواهم از منظر دیگری به داده های آنها نگاه کنم). من مطمئن هستم كه یك یا دو مشتری من به دنبال نظر دوم رفته اند و پاسخی را دریافت كرده اند كه از من فرار كرد.

من یک بار به طور تصادفی واکسن سگ را به یک گربه تزریق کردم (ویال اشتباه را گرفت ، گربه خوب بود ، مشتری در هر بار مراجعه به من یادآوری می کند). من یک دامپزشک را می شناختم که به جای زیلوکائین (بی حس کننده موضعی) Xylazine (آرام بخش اسب) را گرفته و یک گربه اعلام شده را برای سه روز مستقیم آرام می کند (در نهایت گربه هم خوب بود ، اما بهبودی طولانی مدت بود). من یک داستان در مورد VIN در مورد دامپزشکی خواندم که به طور تصادفی به گربه اشتباه راه حل اتانازی داد. او گربه را به شکم تزریق کرده بود اما بلافاصله متوجه اشتباه خود شد و گربه را با سرعت عمل جراحی برای شستشوی شکمش انجام داد و روزها آن را روی دستگاه تنفس نگه داشت. او دلچسب بود. در نهایت گربه مرد.

اشتباهات با فرکانس سرسام آور در جنبه انسانی اتفاق می افتد. Atul Gawande ، M. D. ، یک جراح ، مجموعه ای از کتابهای درخشان را نوشت که میزان اشتباهات در پزشکی انسان را برجسته می کند و پیشنهاداتی در مورد چگونگی رفع آنها ارائه می دهد. (کتاب او ، عوارض ، سلامت عقل من را به عنوان یک دامپزشک جوان نجات داد.)

بنابراین من در مورد اشتباهات صادقانه از نوع مغز گفتن صحبت کرده ام ، اما چه اتفاقی می افتد که DVM دیگری به شکل نفس گیر پیچ می خورد؟ او داروی اشتباهی به بیمار اشتباه نداد ، اما داروی قدیمی داد - دارویی که دیگر استاندارد مراقبت از بیمار نیست.

نمی دانم ، حدس می زنم یکی بگوید پیچ بدون توجه به منشأ آن ، خواه ذهنیت وجود نداشته باشد یا بی کفایتی ، پیچ است.

این داستان در مورد سگی به نام رز است که ضایعات پوستی عجیبی روی صورت و سر خود داشت. آنها به من مراجعه کرده بودند و ما او را از نظر کرم حلقوی و جرب و عفونت باکتریایی آزمایش کردیم (همه منفی است). مشتریان گفتند که رز در حال پاک کردن برخی از داروهای جامع است ، بنابراین من به آنها گفتم که اگر چیزی تغییر کرد با من پیگیری کنید. مرحله بعدی ارجاع به یک متخصص پوست هیئت مدیره برای کشف مسائل است.

ضایعات برطرف نشد ، بنابراین در نهایت او را برای نظر دوم (پزشک عمومی ، نه متخصص) نزد دامپزشک دیگری بردند.

آن دامپزشک نگاهی به او انداخت و به این نتیجه رسید که او به وضوح دارای جرب سارکوپتیک است. (به نظر من ، او به وضوح این کار را نکرد ، زیرا خارش نداشت و ظاهر و توزیع ضایعه با Sarcoptes سازگار نبود).

اگر من به جرب سارکوپتیک مشکوک باشم ، دو دوز آزمایشی پیشگیری کننده محبوب کرم قلب را برای شما تجویز می کنم که دارای برچسب جرب است ، از 10 سال به بالا وجود دارد و به طور کلی بسیار ایمن و موثر است.

قبل از عرضه این محصول ما از دارویی به نام Ivermectin استفاده می کردیم. این یک جرم کش گاو است که در برابر تقریباً هر نوع خزیدن ، تکان دادن ، سوراخ شدن یا انگلهای دیگر نیز کار می کند. برچسب آن برای گاوها است ، نه سگ ها.

اگر داروی جایگزینی وجود نداشته باشد که برای آن گونه برچسب گذاری شود ، می توانیم از بسیاری از داروها به صورت "بدون برچسب" استفاده کنیم (یعنی نه طبق قوانین FDA در مورد اینکه چه کسی این دارو را دریافت می کند). اگر ما از داروی اضافی استفاده می کنیم ، باید به مشتری بگوییم که این کار را انجام می دهیم و معمولاً از آنها بخواهیم که به آنها گفتیم از سیستم خارج شوند.

عامل اصلی Ivermectin این است که در بعضی از سگها این دارو می تواند به مغز نفوذ کرده و باعث ایجاد علائم عصبی و حتی مرگ شود. سگهای گله دار (کولی ، پناهگاه و غیره) حساسیت ویژه ای دارند.

این سگ ها نقصی در ژن MDR1 خود دارند که باعث می شود توانایی جذب ، توزیع و دفع برخی داروها ناتوان باشد ، و این باعث حساسیت آنها نسبت به داروهای رایج مانند:

آسپرومازین (آرام بخش)

لوپرامید (ضد اسهال OTC)

ایورمکتین

بوتورفانول (مخدر ، داروی ضد درد)

من این داروها را روزانه بر روی بیماران استفاده می کنم.

در دانشکده دامپزشکی به یاد دارم که آنها در سر ما سوراخ می کردند: "سفید پا ، درمان نکن" در مورد ایورمکتین. بسیار بسیار مراقب این دارو باشید ، می توانید با آن یک سگ را بکشید. بنابراین من به سختی از آن استفاده می کنم.

اما ظاهراً هنوز دامپزشکی وجود دارد که این کار را انجام دهد. این دامپزشک به او رز دو عکس شگفت انگیز داد. بعد از اولین شلیک او کمی "خاموش" بود. پس از شلیک دوم ، او مانند مستی شروع به بی نظمی و راه رفتن کرد.

آنها با دامپزشک تماس گرفتند و از او س askedال کردند که آیا این یکی از عوارض جانبی دارو است. گفت: به هیچ وجه!

WTH؟

آنها بعدی به سمت من آمدند و من گفتم: "هک آره!" من هرگز موردی از سمیت ایورمکتین را ندیده ام ، بنابراین کتابها را زدم و با متخصص پوست محلی و متخصص دامپزشکی ER خود تماس گرفتم. آنها هم خیلی چیزها را ندیده بودند ، اما به نظر می رسید آنچه در مورد رز اتفاق می افتد.

حدود پنج روز از شلیک وی گذشته بود ، بنابراین من امیدوار بودم که این دارو از سیستم او خارج شود و او به زودی با مراقبت های پرستاری گوشه ای را برگرداند (پادزهر وجود ندارد).

چنین شانسی وجود ندارد. روز بعد او نمی توانست راه برود ، بنابراین او را به مرکز تخصصی مراقبت های ویژه ارجاع دادم که میستی را چند هفته قبل نجات داد.

آنها وی را به دلیل احتمال مسمومیت با ایورمکتین در بیمارستان بستری کردند. متخصص مغز و اعصاب کارکنان برای اطمینان از اینکه مورد دیگری نیست ، MRI و شیر نخاعی را توصیه می کند. همه چیز طبیعی بود و در عرض 24 ساعت رز در یک دستگاه تنفس بود.

صاحبان او خود را مقصر می دانستند (!) و من احساس ناتوانی می کردم. من روزانه برای به روزرسانی با کلینیک تماس می گرفتم و این افراد فقط سعی می کردند بهترین کارها را برای سگ خود انجام دهند. آنها به DVM اعتماد داشتند که آنچه ایمن است انجام دهد و او این کار را نکرد. من هرگز احساس سنگینی نکرده ام که مسئولیت اعتماد ما به دوش ما است ، کورکورانه انتظار داریم که به حیوان خانگی آنها صدمه نزنیم.

رز از ونتیلاتور سمیت اکسیژن ایجاد کرد. این کلینیک در حال دریافت درمانگاه جدید بود ، اما به دلیل تعطیلات آخر هفته 4 جولای ، زایمان به تأخیر افتاد. دامپزشک ER پیشنهاد کرد که در طی سه ساعت رانندگی با اتومبیل رز به نزدیکترین کلینیکی که دارای منافذ درمانی (تهویه مطبوع و تگزاس) بود ، تهویه دستی را انجام دهد ، اما بعید به نظر می رسد که او در این سفر زنده بماند.

هر دامپزشکی و فنی که درگیر این پرونده بود فقط از بی منطقی این مسئله مریض بود. این قابل اجتناب بود. این اشتباه بود

رز به ذات الریه مبتلا شد و مجبور شد به او اتان بزنند. او از نظر عصبي در حال بهبود بود ، اما ريه هايش خارج شد.

صاحبان آن نامه ای به DVM نوشتند. من تا کنون از آن دور مانده ام ، مطمئن نیستم که چقدر باید درگیر آن شوم. منظورم این است که فکر می کنم او هرگز نباید این کار را تکرار کند ، اما آیا باید مجوز خود را از این باخت؟ من فقط مطمئن نیستم مجازات شد؟ قطعا.

من جنبه او از داستان را نمی دانم ، اما مطمئن هستم که این داستان در امتداد این موارد است: او ده ها سال است که این کار را انجام داده و هرگز مشکلی نداشته است.

این بار او این کار را کرد ، و این یک اتفاق بزرگ است.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد نقص ژن MDR1 و آزمایش آن در سگ خود ، به: حساسیت چند دارویی در سگها در کالج دامپزشکی دانشگاه ایالتی واشنگتن مراجعه کنید.

تصویر
تصویر

دکتر ویویان کاردوسو کارول

عکس روز: منتظر استیک توسط SaritaAgerman

توصیه شده: