فهرست مطالب:

سخت ترین دروس دامپزشکی
سخت ترین دروس دامپزشکی

تصویری: سخت ترین دروس دامپزشکی

تصویری: سخت ترین دروس دامپزشکی
تصویری: سخت ترین شغل های جهان که پول خوبی دارند 2024, ممکن است
Anonim

من از همان زمان کودکی کوچک می خواستم دامپزشک شوم و می توانم آنچه را که این پزشکان شگفت انگیز انجام داده اند درک کنم. من در این ظرفیت منحصر به فرد نیستم - بسیاری از همسالانم همین داستان را برای شما تعریف می کنند.

دامپزشکان عاشق حیوانات و علوم هستند و از توانایی بهبودی بیمارانی که به ندرت اهداف ما را درک می کنند برخوردار هستند. بیشتر ما از همیشه برای همیشه می دانیم که این همان کاری است که برای انجام آن متولد شده ایم.

من اغلب با جوانانی روبرو می شوم که به دنبال مشاوره در مورد موفقیت در دامپزشکی هستند. من به هیچ وجه در زمینه مشاوره شغلی متخصص نیستم ، اما با توجه به 10 سالگی فارغ التحصیلی از دانشکده دامپزشکی ، احساس صلاحیت می کنم بینایی را به شما پیشنهاد دهم که دامپزشکی را گزینه شغلی خود می دانید.

در اینجا برخی از سخت ترین چیزهایی است که من آموخته ام:

  1. خود را برای بدهی آماده کنید. هزینه آموزش در حال افزایش است و دانشکده های دامپزشکی نیز از این قاعده مستثنی نیستند. دانشجویان با سطح بدهی بالاتر و بالاتر فارغ التحصیل می شوند و نگرانی برای اشباع بیش از حد بازار با پزشکان جدید که قادر به تأمین شغل نیستند وجود دارد. حقوق شروع می تواند بسیار کم باشد وام های دانشجویی متوسط افراد با نسبت هایی که برای تحمیل "درد اقتصادی" قابل توجه است ، از درآمد آنها فراتر می رود.

    من به یاد می آورم که اطلاعاتی را در مورد مشکلات مالی که برای پیگیری دامپزشکی به عنوان یک مسیر شغلی با آن روبرو هستم شنیدم. من ، به همراه همسالانم ، به طور معمول با اشراف ترین نیت ها با این اظهارات مقابله می کردم ، اظهار داشتم که من برای پول اهمیتی ندارم و دامپزشک علاقه من است.

    متأسفانه افسران وام دانشجویی در مورد بازپرداخت بدهی من علاقه کمی به اشتیاق من دارند. جای تعجب نیست ، وام دهنده من ، شرکت برق من یا شخصی که پمپ بنزین محل پر کردن اتومبیل من است را نیز نمی دهد. واقعیت بدهی است و به دلیل فشار برای انجام کار می تواند رضایت شغلی را از بین ببرد.

    من پیشنهاد نمی کنم که فقط افراد ثروتمند دامپزشک شوند ، اما شما باید در نظر بگیرید که ایجاد صدها هزار دلار بدهی برای اهداف آینده شما خارج از اهداف مرتبط با شغل حرفه ای شما چه می کند.

  2. دامپزشکی کار بسیار سختی است. این امر نه تنها از نظر دانشگاهیانی که برای ورود به مدرسه یا مغزهایی که باید شما را در آنجا نگه دارند ، بلکه در مورد نیازهای جسمی شغل نیز صادق است.

    روزهای طولانی که روی پاهایتان می گذرانید ، ساعاتی که برای انجام جراحی های پیچیده ، کشتی با بیماران متواضع ، انجام معاینات روی زمین ، تحمل گزش و خراش انجام می شود - هر یک از اینها به استرس و فشار بیشتری نسبت به احساسات کمک می کند.

    بسته به مکانی که در آن زندگی می کنید ، ممکن است نیاز به تحمل یک رفت و آمد طولانی داشته باشید ، شب ها کار کنید. برای موارد اضطراری در تماس باشید یا در چندین کلینیک کار کنید (یا همه موارد به طور هم زمان.)

    این حرفه 9-5 نیست و وقت زیادی را پشت میز خود نمی گذرانید. هر روز از نظر جسمی با مشکل روبرو خواهید شد و تلفات آن طاقت فرسا است. آنچه در 25 سالگی قابل قبول به نظر می رسد ممکن است در 50 سالگی غیرممکن باشد.

    تنها در صورت حفظ سلامت جسمی و روحی می توانید سبک زندگی را حفظ کنید.

  3. اتانازی بخشی از کار است. بارها با افرادی روبرو می شوم که می گویند می خواستند به عنوان گزینه شغلی خود به دنبال دامپزشکی بروند ، اما نمی توانند حیوانات را بخوابند. حتی بعد از تحمل این مکالمه در زندگی من بارها و بارها ، به نظر من تفسیری عجیب درباره حرفه ام است. من مطمئنا دامپزشک نشدم چون از خوشگل کردن حیوانات لذت می برم.

    کاهش درد و رنج همراه با بیماری یا شرایط ناتوان کننده چیزی است که دامپزشکان آن را "شر" قابل قبول و ضروری می دانند. هیچ دامپزشکی از فکر کشتن یک حیوان راحت نیست. با این حال ، ما می دانیم که اتانازی مسئولیت فوق العاده ای است که به ما سپرده شده است.

    شما باید اتانازی را به همان اندازه که تمام جنبه های دیگر شغل خود را انجام می دهید ، مهم ببینید و آن را به خاطر مزایای آن پذیرفته و نه اینکه از آن دوری کنید زیرا کار سختی است.

  4. همه فکر نمی کنند کار شما مهم است. بسیاری از مردم حیوانات را دوست دارند. با این حال همه با ایده صرف هزینه برای حیوانات خانگی موافق نیستند ، چه برای اقدامات پیشگیرانه و چه برای درمان بیماری.

    بسیاری از افراد انکولوژی دامپزشکی را یک مسیر شغلی دلگیر ، شکنجه گر و غیرضروری می دانند. ممکن است خشن به نظر برسد ، اما من از نظر آنها بی علاقه هستم. من می دانم که کار من برای صاحبانی که به دنبال مراقبت و تخصص من هستند مهم است.

    شما باید برای هر شخصی که ملاقات می کنید و واقعاً حیوان خانگی خود را مانند فرزند خود رفتار می کند ، آماده باشید. ممکن است ده ها نفر باشند که آنها را به عنوان املاک قابل تعویض مشاهده می کنند. و آنها دریغ نخواهند کرد که به شما بگویند کار شما از نظر آنها معنی ندارد.

به ندرت بابت وقت و تلاش خود ستایش خواهید شد ، اما وقتی این کار را انجام دهید ، می تواند بهترین احساس در جهان باشد. باز هم ، این فقط مختص دامپزشکی نیست. تعداد کمی از حرفه ها از نظر ظاهری روزانه پاداش دارند. با این حال ، وقتی در اعماق وجود خود می دانید که به یک حیوان کمک کرده اید تا خوب شود ، یا از ابتلا به بیماری آن جلوگیری کرده اید ، یا حتی وقتی که از طریق اتانازی رنج آنها را تسکین می دهید ، احساس هدف به شما داده می شود. اغلب اوقات ، این باید از درون ناشی شود ، و اگر شما فردی هستید که در ستایش و ابراز قدردانی شکوفا می شوید ، این زمینه مناسب شما نیست

مانند همه مشاغل ، دامپزشکی سهم ناامیدی ، اندوه و دشواری های خود را دارد. لحظات حیرت انگیزی که به همان اندازه تضمین می کنند شما را لال و غمگین می کنند همان لحظاتی است که شما را راحت و شاد می کند.

اگر بتوانید ایده آل های خود را واقع بینانه نگه دارید ، کمی پوست خود را ضخیم کنید و با وجود نکات منفی ، لبخند روشنی بزنید ، می توانید این حرفه را برای مدت طولانی تحمل کنید.

یا حداقل برای 10 سال ، همانطور که من دارم.

تصویر
تصویر

دکتر جوآن اینتیل

توصیه شده: