فهرست مطالب:

Surviving Rocky Mountain Spotted Fever: One Dog’s Story
Surviving Rocky Mountain Spotted Fever: One Dog’s Story

تصویری: Surviving Rocky Mountain Spotted Fever: One Dog’s Story

تصویری: Surviving Rocky Mountain Spotted Fever: One Dog’s Story
تصویری: Story of Rocky Mountain Spotted Fever (USPHS, 1968) 2024, ممکن است
Anonim

توسط جف ویلیامز

قبل از ازدواج ، آنجلو و دیانا اسکالا می دانستند که یک سگ می گیرند و این یک بوکسور است. مطمئناً ، تقریباً بلافاصله بعد از عروسی ، آنها بوکسور لوئی خود را از بستر یک پرورش دهنده انتخاب کردند. وقتی آنها در روزهای پایانی سال 2010 توله سگ هشت هفته ای را به خانه خود در داونرز گراو ، ایالت ایالت آمریكا آوردند ، غریبه ها و همسایگان هرگز نتوانستند درباره آنچه كه سگ زیبایی دارند اظهار نظر كنند. آنجلو گفت: "لوئی بسیار زیبا بود."

او همچنین کاملاً انرژی داشت ، اما از آنجا که آنجلو با یک بوکسور بزرگ شده بود ، می دانست که او و همسرش درگیر چه چیزهایی هستند. اسکالاها سگ دیوانه و هایپر خود را دوست داشتند که او نیز شیرین طبع و بسیار وفادار بود. بعد از اینکه دیانا دخترشان جولیانا را به دنیا آورد ، لوئی مانند برادر بزرگتر محافظ خود رفتار کرد. لوئی یک سال بعد هنگامی که دختر Scala آنتونلا به دنیا آمد ، خواهر دیگری به دست آورد و وقتی تخت دختران با تخت جایگزین شدند ، سگ عادت کرد قبل از خواب هر دختر را بدون هیچ گونه آموزش از حیوان خانگی ، یک گونه صاف روی گونه بگذارد. والدین.

لویی از بچه های اسکالا مراقبت می کرد و همه خانواده از لوی مدافع راست مراقبت می کردند. برای چندین سال ، داستان زندگی لویی داستانی دلپذیر ، اما کاملاً غیر قابل توجه بود. سپس یک روز در ماه مه 2015 ، یک راز پزشکی ناشی از گزش کنه ، عزم Scalas را به عنوان والدین حیوان خانگی آزمایش کرد.

آغاز مشکلات سلامتی Louie

مشکلات از آنجا شروع شد که بینی لویی خونریزی کرد. دیانا گفت: "خون متوقف نمی شود." "مثل خونریزی بینی نبود. وحشتناک بود."

آنجلو فکر کرد شاید در یکی از سوراخ های بینی او یک پوسته وجود داشته باشد که مدام باز می شود ، اما دیانا شک داشت و از چیز خیلی بدتری می ترسید. آنجلو لوئی را به دامپزشک آنها برد. برخی از کارهای خون انجام شده بود ، و در حالی که نتایج بیشتر طبیعی بود ، آنجلو یادآوری کرد که چیزی به نظر بالا می رسد. به او گفته شد كه ممكن است مشكلي در كبد لوئي يا شايد از نظر سرطاني وجود داشته باشد ، اما تصميم گرفته شد كه آنها منتظر بمانند و بعداً دوباره آن را بررسي كنند.

در ماه ژوئن ، قبل از قرار ملاقات بعدی ، لویی شروع به پرتاب غذا به همراه کف کرد. آنجلو قبل از اینکه برای یک سفر کاری به خارج از شهر برود تصمیم گرفت او را نزد دامپزشک ببرد ، زیرا می دانست برای دیانا که علاوه بر مراقبت از دو کودک نوپا دیگر این دوقلو باردار است نیز سخت خواهد بود که سگ بیمار را به یک قرار ملاقات.

به آنجلو گفته شد كه شكم لوئي ممكن است در آستانه نفخ باشد (شرايط خطرناكي كه در آن معده سگ با گاز ، مايع يا غذا پر مي شود تا منبسط شود).

برای کمک به بنزین به لوئی دارو داده شد و قرار بود بعد از آخر هفته برگردد. سه شنبه بعد ، آنجلو لوئی را برای پیگیری دوباره آورد و تعداد کارها در خون او حتی بیشتر بود ، باعث شد دامپزشک لوئی را برای بقیه هفته در بیمارستان نگه دارد. دامپزشک که هنوز فکر می کرد که با نفخ شکم دست و پنجه نرم می کنند ، کلیه های او را بیرون می کشد. چند روز بعد ، لویی با امید به اینکه ممکن است در آخر هفته چهارم ژوئیه بهبود یابد ، به خانه فرستاده شد ، اما روز بعد ، پاهای عقب لویی شروع به تورم کرد و دیانا مدام اصرار می ورزید که اشتباهی جدی رخ داده است. دامپزشک موافقت کرد و توصیه کرد که لویی به یک متخصص مراجعه کند. در چهارم ژوئیه ، آنجلو لوئی را به مرکز تخصصی دامپزشکی (VSC) در Buffalo Grove ، Ill.

دکتر جنیفر هرینگ ، یکی از دامپزشکان که مراقبت از او را نظارت می کرد ، گفت: "لوئی هنگامی که [برای اولین بار به ER معرفی شد] کاملاً بیمار بود." اما او می توانست بگوید که آنجلو و دیانا متعهد بودند هر کاری از دستشان برمی آید برای کمک به لوئی از طریق خونریزی بینی ، تورم و استفراغ از بین ببرند.

دستیابی به موفقیت پزشکی

با وجود چندین آزمایش ، پزشکان برای تعیین مشکل لویی مشکل داشتند.

لوئی از نظر وجود کنه مورد آزمایش قرار گرفته بود ، اما دامپزشکان در VSC تصمیم به انجام آزمایشات گسترده تر انگلی گرفتند. با این وجود ، هیچ کس دلیل نمی کرد که فکر کند لوئی دارای تب راکی کوه کوهی است ، یک بیماری منتقله از طریق کنه که در ایلینوی غیر معمول است.

چند روز پس از بستری شدن لوئی در VSC ، آنجلو از طرف دامپزشکی تماس گرفت و گفت كه لوئی به هیچ درمانی پاسخ نمی دهد و با مشكل آنجلو ، آنها قصد دارند نوعی استروئید را امتحان كنند. آنجلو موافقت کرد که از این دارو استفاده کند ، اما به نظر نمی رسید که این دارو کمکی کند و روز بعد تلفنی دریافت کرد که به او گفت شاید زمان آن است که لویی را رها کند. Scalas رانندگی طولانی و بی سر و صدایی را برای دیدن لویی انجام داد. بدنش متورم شده بود و صورتش مانند یک بسکتبال منفجر شده بود. با این حال دیانا و آنجلو می توانند بگویند که لوئی از دیدن آنها خوشحال به نظر می رسد و روح سگ محبوب آنها هنوز در آنجاست.

قبل از تصمیم نهایی در مورد پایین کشیدن یا عدم قرار دادن لوئی ، Scalas از دکتر جری تورنهیل ، یکی از متخصصان داخلی پزشکی VSC ، خواست تا در یک آزمایش خون دیگر سنجیده شود. روز بعد ، تورن هیل با آنجلو تماس گرفت و گفت که لویی یک شبه کمی بهبود یافته است و نتایج آزمایش نشان داد که لویی دارای تب خال دار کوهی راکی است. اکنون دامپزشکان می دانستند که با چه سر و کار دارند.

به دیانا یادآوری می شود که به او گفته اند: "این قابل درمان است. بیماری لایم بسیار بدتر می شد."

تصویر
تصویر

زندگی با تب خال دار کوه راکی

برای هر سگ ، تب راک کوهی می تواند باعث افسردگی ، بی اشتهایی ، آریتمی (ضربان قلب نامنظم) ، لخته شدن خون و مرگ شود. برای لوئی تعدادی قرص تجویز شد و همراه با اکسیژن درمانی هایپرباریک ، او به آرامی اما مطمئناً پیشرفت می کرد. وقتی سرانجام دامپزشکان گفتند که می تواند به خانه برگردد ، لویی 18 روز در بیمارستان بود.

در حالی که آنجلو پزشکان لوئی را بخاطر نجات سگشان اعتبار می بخشد ، هرینگ ستایش Scalas و Louie را می خواند. وی گفت: "لویی یک مبارز بود و خانواده اش درست در آنجا بودند ، در کنارش ، با او می جنگیدند."

تقریباً یک سال بعد (و با حضور چهار بچه در خانه اسکالا) ، لویی هنوز در حال بهبود است. در حقیقت ، ماهها پس از آزادی وی از VSC ، Scalas مجبور شد او را یک روز در میان به بیمارستان حیوانات ببرد تا اطمینان حاصل کند که او اکسیژن درمانی هایپرباریک خود را ادامه داده است.

هزینه های پزشکی لوئی در حال حاضر از 60000 دلار بیشتر است ، اگرچه آنجلو تخمین می زند که به لطف بیمه حیوان خانگی خود کمی بیش از 6000 دلار از جیبش پرداخت کرده است. اگرچه لویی هنوز تحت درمان تب Rocky Mountain Spotted Fever قرار دارد ، اما روند درمان وی در VCS کاهش یافته است. در حالی که لوئی هنوز نسبتاً سرحال است ، هر روز که می گذرد او بیشتر شبیه خودش است.

دیانا می گوید: "حالا وقتی او بیش از حد یا دیوانه شد ، ما شروع به گفتن می کنیم ،" لوئی ، آرام باش ". "اما پس از آن به یاد می آوریم که چگونه فکر کردیم ممکن است لوئی را پس نگیریم و به خود قول داده ایم که اگر او هرگز مجبور شود ما را آجیل بزند ، ما این کار را مسلم نخواهیم گرفت. و ما بسیار خوشحالیم که او این کار را کرد."

توصیه شده: