پرکاری تیروئید - قسمت Deux
پرکاری تیروئید - قسمت Deux

تصویری: پرکاری تیروئید - قسمت Deux

تصویری: پرکاری تیروئید - قسمت Deux
تصویری: درمان پرکاری تیروئید - علائم، علت و تشخیص - Hyperthyroidism Treatment - Symptoms & Diagnosis - EN RU 2024, ممکن است
Anonim

من اکنون "پدر و مادر حیوان خانگی" افتخار دو بچه گربه هایپرتیروئید هستم ، و از آنجا که فقط دو گربه داریم ، در خانه 100 درصد حمله داریم. من حدس می زنم که من نباید خیلی تعجب کنم ، از آنجا که من در یک دهه گذشته خانه ای برای حیوانات سالخورده اداره می کردم ، اما خنده دار ، کاش کسی می تواند علت این رنج بسیار رایج گربه های مسن را کشف کند.

برای یادآوری ، سال گذشته ویکتوریا ، کالیکو 12 ساله ام را مبتلا به پرکاری تیروئید تشخیص دادم. وی پس از تثبیت وضعیت خود با داروی خوراکی متی مازول ، بررسی عملکرد کلیه و غیره و غیره ، تحت درمان با ید رادیواکتیو قرار گرفت و از آن زمان به طور خارق العاده ای این کار را انجام داده است. جالب ترین نکته ای که از پرونده وی آموختم این بود که حتی اگر معالجه وی با متی مازول باعث شد که مقادیر آزمایشگاهی وی به حالت عادی برگردد ، اما وضعیت جسمی او هرگز آنچنان تغییر نکرد … او هنوز هم "هیپرتیروئید" به نظر می رسید. یعنی لاغر ، بدحجاب ، گرسنه و شیطان. همه اینها فقط در طی یک یا دو هفته از درمان او تغییر کرد. باعث تعجب من شده است که گربه هایی که به مدت طولانی در داروی متی مازول باقی می مانند ، چه چیزی از دست ما رفته است.

اما این بار داستان متفاوتی خواهد بود. Keelor 17 ساله است و 18 سال دارد و به بیماری مزمن کلیه مبتلا می شود. او هنوز ازوتمیک نیست (یعنی هیچ اثری در نارسایی کلیه در کار خون او وجود ندارد) ، اما نمی تواند ادرار خود را متمرکز کند و کلیه های او حدود 2/3 از اندازه طبیعی خود را احساس کنند. این باعث می شود وی کاندیدای ضعیفی برای درمان باشد زیرا کاهش بیش از حد سطح هورمون تیروئید می تواند عملکرد کلیه وی را بدتر کند و درمان قابل برگشت نیست.

من Keelor را با دوز کم متیمازول شروع کردم و طی دو هفته دوباره سطح تیروئید و کلیه وی را بررسی می کنم. هدف یافتن دوز متیمازول است که عملکرد کلیه وی را به میزان قابل توجهی کاهش ندهد ، اما همچنان پرکاری تیروئید را بهبود بخشد - یک عمل متعادل کننده واقعی.

من به تمام شانسهایی که می توانم پیدا کنم نیاز خواهم داشت ، زیرا برای جالبتر کردن اوضاع خون Keelor HATES خون می گیرد. او تا زمانی که خویشتندار نباشد ، فردی مطبوع و ملایم است. حتی در این صورت ، او واقعاً دعوا نمی کند ، فقط منتظر می ماند و تماشا می کند تا سوزن نزدیک شود و سپس یک حباب سر به سمت راست یا یک تکان دادن به سمت چپ است ، فقط حرکت کافی برای جلوگیری از ضربه زدن به رگ او. من مجبور شدم او را برای این آخرین خونگیری فریب دهم ، و من مایل نیستم این کار را بارها و بارها انجام دهم ، زیرا می ترسم خطرات مربوط به کلیه های او به زودی بیش از هر فوایدی باشد.

من گزینه دیگری برای درمان دارم. یک غذای ید محدود فقط برای بچه گربه هایپرتیروئید در دسترس قرار گرفت. این ممکن است در برخی شرایط انتخاب خوبی باشد ، اما من دوست دارم قبل از استفاده روی بیمارانم ، اجازه دهم که یک محصول جدید "آزمایش نبرد" شود. فکر می کنم اگر Keelor واکنش ضعیفی نسبت به متیمازول نشان داد ، آن را ذخیره نگه می دارم و تجدیدنظر می کنم.

Sigh… Keelor اولین گربه ای است که من تاکنون "صاحب آن شده ام". من او را بچه گربه اصلی خود می نامم. متأسفانه ، ترکیبی از بیماری مزمن کلیه و پرکاری تیروئید برای کنترل سخت است و من احساس بدی دارم که در آینده ای نه چندان دور باید از او خداحافظی کنم.

پیرمرد ، ما دوندگی خوبی داشته ایم. من قصد دارم شما را از اینجا به بعد پوسیده خراب کنم.

image
image

dr. jennifer coates

توصیه شده: