چه موقع باید توله سگ را به پرورش دهنده بازگرداند
چه موقع باید توله سگ را به پرورش دهنده بازگرداند

تصویری: چه موقع باید توله سگ را به پرورش دهنده بازگرداند

تصویری: چه موقع باید توله سگ را به پرورش دهنده بازگرداند
تصویری: این توله سگ نمی خواست از کنار درپوش چاه دور شود، اما اگر دلیل آنرا بدانید، اشک تان جاری می شود 2024, دسامبر
Anonim

پیتون یک کوکر اسپانیل شش ماهه و بور است که برای بزرگ شدن بچه های خانواده اش به ملاقات من آمد. او به آنها ضربه محکم زده بود ، اما تا کنون گزش نکرده است.

در اتاق امتحان ، او با بزرگسالان سرحال و صمیمی بود ، اما می توانم بگویم که بچه ها او را ناراحت می کنند زیرا وقتی به او رسیدند ، او دور شد و او هرگز توجه آنها را جلب نکرد. همراه با تاریخچه مالک مشخص شد که این خانه بهترین خانه برای این توله سگ نیست.

خانواده تصمیم گرفتند توله سگ را به پرورش دهنده بازگردانند. آنها برای درمان طولانی مدت و چالش های کار با یک سگ پرخاشگر آماده نبودند. زمانی ممکن بود درباره آنها قضاوت کرده باشم ، اما دیگر نه.

آنچه من در طول زندگی ام آموخته ام این است که به محض قضاوت در مورد شخصی ، با همان تصمیمی روبرو خواهید شد. به عبارت دیگر ، درمورد افراد قضاوت نکنید زیرا این کار معمولاً برمی گردد تا شما را در ته قنداق کند.

من در واقع از این صاحب خانه به دلیل تصمیم گیری بهتر برای توله سرافراز می کنم. شاید از این موضوع تعجب کرده باشید ، با این حال ، برای من روشن بود که این توله سگ و این خانواده با هم مطابقت ندارند. من می دیدم که توله سگ ناراضی است و این خانه با پیر شدن بدترین توله سگ را بیرون می آورد. آیا او قابل درمان بود؟ مطمئن! با این حال ، این خانواده متعهد به درمان او نبودند ، و خود و توله سگ را برای شکست آماده کردند. من باید در توصیه های خود از توله سگ دفاع کنم. من یک طرح درمانی ارائه دادم ، اما ما همچنین در مورد انتقال این توله سگ به پرورش دهنده بحث کردیم.

همچنین مهم بود که مالکان قبل از اینکه فرد جدی تری گاز بگیرد و صلاحیت فرزندخواندگی را نداشته باشد ، فکر کنند که توله سگ را به پرورش دهنده برگردانند. قبل از بازگشت توله سگ اشکهای بسیار زیادی ریخته شد. این تصمیم آسانی نبود. پرورش دهنده با من تماس گرفته است و ما در حال تلاش برای یافتن خانه مناسب برای این توله سگ هستیم.

اگر طی چند سال گذشته این وبلاگ را خوانده اید ، می دانید که در دسامبر سال 2011 من یک Beagle 1½ ساله را از یک پرورش دهنده فوق العاده قبول کردم. او را به عنوان قهرمانی نشان داده بودند و یک بستر را آه زده بود. حالا ، او برای یک خانه آماده بود.

من تمام زندگی خود یک Beagle می خواستم. او یک سگ دوست داشتنی و سرگرم کننده بود که بچه ها را دوست داشت. من حدود چهار ساعت را با او گذراندم - بعضی با و بعضی دیگر بدون تولیدکننده او. من متوجه شدم که هرچه مدت بیشتری در یک محیط جدید باشد ، علائم استرس بیشتری نشان می دهد ، مانند پایین آوردن دم و عقب نشینی از افرادی که به او نزدیک می شوند. آنها نشانه های بزرگی نبودند ، اما آنجا بودند.

من فکر کردم که ما می توانیم از طریق آن کار کنیم. آخر چه خانه ای برای یک سگ بهتر از خانه من بود؟ ما هرگز حیوانات خانگی خود را از نظر جسمی نمی گیریم ، اما از غذا یا رفتارهایی که قبلاً به ما آموخته شده استفاده می کنیم تا وسایل را از آنها دور کنیم و یا آنها را جابجا کنیم. با همه حیوانات خانگی احترام گذاشته می شود ، با توجه به فضای شخصی و غنی سازی ، بلافاصله مرزها داده می شود و همیشه برای رفتارهای مثبت پاداش می گیرند. چه مشکلی می تواند داشته باشد؟

بنابراین ، من پیت را به فرزندی پذیرفتم. او بلافاصله با دخترم عالی بود. ما سه نفر زمان زیادی را با هم گذراندیم وانمود کردیم که فضانورد ، دیرین شناس و کاوشگر هستیم. متأسفانه ، در طول ده روز ، من مشاهده کردم که آن دلقک خوشحال یک بیگل به یک سگ مضطرب ، ترسناک ، ناراضی و پرخاشگر تبدیل شده است. او شروع به غوطه وری در جعبه خود و نشان دادن علائم اضطراب جدایی کرد. بعداً در همان روز او به یک غریبه و سپس به طرف دخترم قاپید. روز بعد او را به پرورش دهنده بازگرداندم. پیت هرگز به من نگاه نکرد. او از خانه بودن بسیار خوشحال بود. این برای من وحی بود. شاید خانه من همیشه بهترین خانه برای هر سگ نباشد.

چی شد؟ پیت عادت داشت که در خانه پرورش دهنده یکی از بسیاری از افراد باشد و به تنهایی هیچ قانونی برای او وجود ندارد. او با سگهای خود جسمی بود و آنها را ناگهانی جمع می کرد (پیت همیشه به نظر می رسید که این کار را دوست دارد).

در خانه من ، او قوانین زیادی داشت ، و این یک تفاوت بزرگ است. حالا از او خواسته شده قبل از رفتن به خانه بنشیند و از مبلمان بیرون بماند و هر روز ترفندهای جدیدی یاد بگیرد. در خانه من او تنها سگی بود که قادر به دور شدن از عوامل استرس زا در تعامل با مردم نبود. هیچ سگی نبود که بتواند فشار او را تحمیل کند. خانه من یک سگ بزرگ را به یک سگ ناراضی تبدیل کرد.

صبر کنید ، آیا من می گویم که سگها یکبار مصرف هستند و اگر کار نمی کنند باید فقط آنها را برگردانید؟ نه !! ما به عنوان عضوی از خانواده خود دوازده سال یک روتویلر نجات داشتیم. چرا وقتی دخترم را داشتم او را اعزام نکردم؟ واضح است که یک Rottie با ترس پرخاشگرانه داشتن با یک نوزاد ایمن نیست. تفاوت در این است که وقتی دخترم به دنیا آمد ، بادام زمینی هشت سال در خانواده ما بود و ما او را خیلی دوست داشتیم. او علی رغم آنچه مردم خلاف آن به ما گفتند ، او به جایی نمی رفت. پیوند آنجا بود. به همین مهم ، بادام زمینی جایی برای رفتن نداشت. این ما بودیم یا اتانازی و اتانازی برای یک مشکل رفتاری که می توانم درمان کنم گزینه ای برای خانواده ما نبود. دخترم کاملا ایمن بود و بادام زمینی سالهای زندگی خود را با خانواده ما با کیفیت عالی زندگی کرد.

خوب ، کی باید برگردید؟ هنگامی که توله سگ شما از یک پرورش دهنده خوب است که در کنار سگهایی که او یا آنها تولید می کند ایستاده است. وقتی توله سگ برای خانواده شما مناسب نیست و از جمله توله سگ برای همه روشن است. وقتی توله سگ به اندازه کافی جوان است و مشکل رفتاری آنقدر شدید نیست که بتواند خانه جدید را منع کند.

این همیشه یک تصمیم درست نیست ، اما گاهی اوقات بهترین تصمیم برای همه است.

تصویر
تصویر

دکتر لیزا رادوستا

توصیه شده: