فهرست مطالب:

چیزی که من از داشتن گربه سان دوست دارم
چیزی که من از داشتن گربه سان دوست دارم

تصویری: چیزی که من از داشتن گربه سان دوست دارم

تصویری: چیزی که من از داشتن گربه سان دوست دارم
تصویری: نگهداری از گربه | چه‌جوری با گربه‌ها دوست بشیم؟ 2024, نوامبر
Anonim

توسط شریل لاک

روزی که من و گربه من پنی در حادثه نجات گربه در فروشگاه حیوانات خانگی محلی خود قفل کردیم ، می دانستم که محکوم به فنا شده ام. من قبلاً هرگز گربه نداشته ام و صادقانه بگویم که همیشه خودم را سگ قلمداد کرده ام (لطفا به پنی نگویید).

هنوز هم نتوانستم در برابر اصرار برای برداشتن این گوی کوچک از کرک سفید و خاکستری مقاومت کنم ، او را به خانه ببرم و او را مال خود کنم. این فقط کاری است که من کردم. طی سه سالی که ما پنی را در اختیار داریم ، می توانم صادقانه بگویم که روزی نمی گذرد که من چیز جدیدی در مورد او یاد نگیرم. گربه ها شیطنت ، باهوش و حیله گری و همچنین مستقل ، باهوش و سرگرم کننده هستند.

و گرچه من علاقه زیادی به رابطه ام با پنی دارم ، اما این مواردی است که بیشتر به آنها علاقه مندم.

دست اندازهای صبح زود ما

هیچ چیز شگفت انگیزتر از بیدار شدن از خواب صبح با یک توپ خز احمقانه و خزدار نیست. در حالی که پنی در طول شب از سلطنت رایگان آپارتمان خود لذت می برد و معمولاً از محل کار در رختخواب با من نمی خوابد ، بدون شک من صبح از خواب بیدار می شوم و بچه گربه خوابیده ای که در کنار من جمع شده است ملحفه غیرممکن است که روز تعطیل را بد شروع کنید ، همان چیزی است که با آن بیدار می شوید.

تبریک شب ما

من را اشتباه نگیرید ، من مطمئناً می فهمم که پنی وقتی من در طول ساعات روز از بین می روم برای من تابلو نمی زند. او دارد از پنجره بیرون نگاه می کند ، خودش را سرگرم می کند و در بیشتر موارد ، چرت می زند. با این وجود ، با وجود اینکه استقلال در طول روز ممکن است استقلال داشته باشد ، اما وقتی کلیدهایم را برای باز کردن قفل در ورودی می گذارم ، همیشه می شنوم که از اتاق خواب به استقبال من می آید. او فقط کمی از ملاقات مستقیم من درب منزل متوقف می شود (به هر حال او از کرامت خود برخوردار است) ، اما او همیشه هوشیار است و به سرعت در سرسرا نشسته و منتظر است که من به او بیایم تا به او سلام کنم. این آئین کوچک عصرانه ما است ، و من آمده ام که پس از بیرون از آپارتمان منتظر آن هستم.

کوتاه کارهای ما

وقتی اخیراً از کار تمام وقت در یک دفتر به کار تمام وقت از خانه رفتم ، مطمئن نبودم که پنی چه عکس العملی نشان می دهد. بعلاوه ، همانطور که اشاره کردم ، فکر می کنم او کاملاً عادت کرده است که در روزها به صورت رایگان بر روی آپارتمان سلطنت کند و هر کاری که دوست دارد انجام دهد. در حالی که قطعاً برای هر دوی ما یک دوره سازگاری وجود داشت (که در طی آن پنی را دیوانه کردم و او را از اتاق به اتاق دیگر پیگیری کردم زیرا او سعی می کرد از من دوری کند) ، اکنون به خوبی به یک روال عادی رسیده ایم. و هر زمان که احساس بی قراری می کنم و می توانم 5 دقیقه حواس پرتی سریع را از کار خود استفاده کنم ، می دانم که پنی برای یک بازی سریع نشانگر لیزری یا یک ضربه چند دقیقه ای آماده است. من فکر می کنم این فقط همان چیزی است که هر دوی ما برای گذراندن روز خود نیاز داریم.

لحظه های "نگاهی به من ، مادر!"

اینها اغلب اتفاق نمی افتد ، اما وقتی این کار انجام می شود قلب من ذوب می شود. گاهی اوقات ، فقط گاهی اوقات ، در حالی که من کار می کنم ، پنی این وظیفه را به عهده خودش می گیرد که وقتی روی صفحه کلید تایپ می کنند ، مستقیماً روی دستان من بنشیند. وقتی این اتفاق می افتد ، می دانم که وقت آن رسیده است که یکی از آن زمان های کوتاه کار فوق الذکر کمی بیشتر به پنی توجه کند تا اینکه بتوانیم روزهای خود را ادامه دهیم.

صاحب گربه بودن مطمئناً فراز و نشیب هایی دارد ، اما در کل می گویم -من به سختی به یاد می آورم که آپارتمان ما قبل از ورود پنی به آن چه وضعیتی داشته است و دیگر نمی توانم بدون گربه تصور کنم.

توصیه شده: